از لحاظ روحی نیاز دارم تو یه کلبه کنار دریا باشم، جایی که هیچ کس را نشناسم، هیچ کس هم منو نشناسه، نه به کسی فکر کنم، نه نگران چیزی باشم، من نیاز دارم مدتی در خنثی ترین حالت ممکن باشم.
پ.ن:
_ به این نتیجه رسیدم که اصلا دوست ندارم شناخته بشم چه در دنیای مجازی و چه در دنیای واقعی...عجیبه!
_ من با دیگران معاشرت دارم... روابط عمومی خوبی دارم ( البته اینو دیگران میگن ) ، با دیگران زود جوش میخورم... ولی اصلا صمیمی نمیشم. دوستای صمیمی من تک و توک هستند.
( دیروز که با پسرم از مدرسه برمیگشتیم دیدم یه جا را تازه باز کردند و تابلو زدند صبحانه سرای خواهرانه؛ و در حال چیدمان دکور و اینا بودند پسرم گفت: مامان اینو تازه زدند چه مغازه ای هست؟
چون در حال دکور بندی و اینا بودند کرکره های مغازه تا نیمه پایین بود سرمو خم کردم ببینم چه مغازه ای است واقعیتش بخاطر اسمش فک کردم یه جای دنج و صبحانه سرا درست کردند واسه خانمها که دوستانه و با خیال راحت برن اونجا مث کافه کتاب و پارک بانوان...
خنده دار بود هم واسه خودم و هم واسه خانم متصدی اونجا که سرمو خم کردم دیدمش... نشسته بود پشت پیشخوان و من سلام و خسته نباشید و روزتون بخیر و احوالات مرسوم پرسیدم اون خانم هم با خوشرویی جواب داد از اون خانمهای تپل مهربون بود پرسیدم اینجا چیه؟ چیا سرو میکنین مخصوص خانماست؟! اونهم جواب داد و وجه تسمیه اسمشو گفت چون من و آبجیم اینجا را زدیم اسمش را نوشتیم خواهرانه...آرزوی موفقیت کردم و خداحافظی کردم...یه کم که از اونجا رد شدیم پسرم گفت: مامان! تو هم مث آقاجون هستی جالبه چه زود باهمه دوست میشی گفتم : مامان! من دوست نمیشم معاشرت میکنم، اگه بخوام با یکی دوست بشم راحت دوست نمیشم باید معیارهای دوستی را داشته باشه تا به عنوان دوستم انتخاب کنم و معیارهای دوست خوب را واسش توضیح دادم.
_ من حتی تو این وبلاگ هم خودسانسوری شدید دارم، واقعا دوست دارم یه جا راحت حرفامو بزنم ولی نمیتونم. جرأت و شهامت بچه هایی که تو وبلاگ خودسانسوری ندارند واسه م جالب و ستودنی هست.
بی ربط نوشت:
تو خونه بشدت بوی پیاز و سیر پیچیده نمیدونم از کدوم واحدهای ساختمونه، داریم خفه میشیم...
کولر روشن کردیم هواکش را هم زدیم پنجره ها را باز گذاشتیم بلکه از شدت بو کم بشه.
_ خدایا چرا اینجوریه که..؟! 🤔
یه تیکه پیاز میخوری عالم و آدم میفهمن!
ولی چهار کیلو آناناس هم بخوری هیچکس نمیفهمه!😂
+ نوشته شده در یکشنبه ۶ مهر ۱۴۰۴ ساعت 12:38 توسط ساغر
|